ظهیرالدوله قاجارظهیرالدوله قاجار، ابراهیمخان، حاکم مشهور کرمان در دوره فتحعلی شاه قاجار بود. ۱ - معرفی اجمالیپدرش، ابراهیمخان پسر مهدی قلی خان، برادر آقامحمدخان قاجار و مادرش، آسیه خانم، دختر محمدخان قاجار [۱]
شاهزاده ایران، سفینةالمحمود، چاپ خیامپور، تبریز ۱۳۴۶ش.
بود [۲]
احمدمیرزا عضدی، تاریخ عضدی، ص۵۸، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۷۶ش.
[۳]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۲۶، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
[۴]
رضاقلیخان هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری، ج۱۰، ص۱۰۷، در خواندمیر.
از تاریخ تولد ابراهیم خان اطلاعی در دست نیست. ولی در اوان زندگی او پس از فوت پدرش (۱۱۹۸)، به خواست آقامحمدخان، مادرش به همسری باباخان (بعداً فتحعلیشاه)، که پسر عموی ابراهیمخان بود، درآمد و محمدقلی میرزا ملک آرا برادر ناتنی ابراهیم خان است [۵]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۲، ص۱۰۳۷، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
[۶]
احمدمیرزا عضدی، تاریخ عضدی، ص۵۸ ،چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۷۶ش.
[۷]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۵۵۱، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
علاوه بر اینکه ابراهیمخان پسر عموی فتحعلی شاه بود و به این مناسبت، در منابع از او با عناوین عموزاده و/ ابراهیمخان عمو یاد شده است فرزند خوانده فتحعلی شاه نیز محسوب میشود. [۸]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۱، ص۶۰۳، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
[۹]
رضاقلیخان هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری، ج۹، ص۳۶۱ـ۳۶۲، در خواندمیر.
[۱۰]
احمدعلی وزیریکرمانی، تاریخ کرمان، ج۱، مقدمه باستانی پاریزی، ص۱۱۳، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۱]
احمدعلی وزیریکرمانی، تاریخ کرمان، ج۱، مقدمه باستانی پاریزی، ص۸۵، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۲]
مقدمه باستانی پاریزی، احمدعلی وزیریکرمانی، ج۱، ص۱۳، تاریخ کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
۱.۱ - نخستین فرزند فتحعلی شاهسپس نخستین فرزند فتحعلی شاه، به نام همایون سلطان ملقب به خانم خانمان و نواب متعالیه، به همسری ظهیرالدوله درآمد و بدین سان ابراهیم خان داماد فتحعلی شاه نیز بود. [۱۳]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۲، ص۸۴۶، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
[۱۴]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۲، ص۱۱۳۴، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
[۱۵]
احمدمیرزا عضدی، تاریخ عضدی، ج۱، ص۳۶، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۷۶ش.
[۱۶]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۵۴۶، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
زمان ملقب شدن ابراهیمخان به «ظهیرالدوله» در منابع ذکر نشده است. از وی همچنین با لقب اعتضادالدوله نیز در منابع اصلی یاد شده است. [۱۷]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۱، ص۲۱۶، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
[۱۸]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۱۳۱، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
[۱۹]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۱۰۱، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
[۲۰]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۱۰۷، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
[۲۱]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۱۳۱، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
۱.۲ - ظهیرالدوله سردار آذربایجانظهیرالدوله در ۱۲۱۴ به سرداری آذربایجان مأمور شد. [۲۲]
عبدالرزاق مفتوندنبلی، مآثر سلطانیه، ج۱، ص۴۹، چاپ غلامحسین صدریافشار، تهران ۱۳۵۱ش.
[۲۳]
رضاقلیخان هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری، ج۹، ص۳۵۶، در خواندمیر.
در ذیحجه همان سال ، ظهیرالدوله با ده هزار سوار به خراسان رفت جهت محاصره قلعه آقن قلعه. [۲۴]
رضاقلیخان هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری، ج۹، ص۳۶۱، در خواندمیر.
۱.۳ - تسخیر سبزوارسپس در ۱۲۱۵ نیز ظهیرالدوله با دو هزار سوار و پیاده مأمور تسخیر سبزوار شد. [۲۵]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۱۱۰، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
[۲۶]
رضاقلیخان هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری، ج۹، ص۳۶۷، در خواندمیر.
در ۱۲۱۷ هنگامی که فتحعلیشاه برای سامان دادن به نظم خراسان به آن منطقه رفت، ظهیرالدوله را نیز با ده هزار سوار و پیاده به آنجا فرستاد. [۲۷]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۱۱۸، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
۱.۴ - حکومت در کرمانمهمترین مسئولیت ظهیرالدوله، حکومت وی در کرمان بود. در منابع درباره سال به حکومت رسیدن و مدت حکومت وی در کرمان اختلافاتی وجود دارد. برخی منابع تاریخ حکومت او را در کرمان، به اختلاف، سال ۱۲۱۶ برای حکومت او ذکر کردهاند [۲۸]
Percy Moelesworth Sykes, Ten Thousand Miles in Persia or Eight Yyears in Iran, ص۶۹ New York ۱۹۰۲.
[۲۹]
احمدعلی وزیریکرمانی، تاریخ کرمان، ج۲، ص۷۵۸ـ۷۵۹، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۳۰]
احمدعلی وزیریکرمانی، تاریخ کرمان، ج۱، ص ۵۴، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۳۱]
احمدعلی وزیریکرمانی، تاریخ کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
در برخی منابع دیگر سال ۱۲۱۸ ذکر شده است [۳۲]
مقدمۀ باستانی پاریزی، احمدعلی وزیریکرمانی، ج۱، ص۸۲، تاریخ کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۳۳]
باستانی پاریزی، احمدعلی وزیریکرمانی، ج۱، ص۱۲، تاریخ کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۳۴]
بامداد، ج۱، ص۲۱
. خاوری شیرازی [۳۵]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۱، ص۱۸۳ـ۱۸۵، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
[۳۶]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۱، ص۲۱۶، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
به حکومت رسیدن او را در ذیحجه ۱۲۱۸ و آغاز حکومت او را در کرمان ، سال ۱۲۱۹ دانسته است. بعد از حملۀ آقامحمدخان به کرمان ، این منطقه حاکم واقعی نداشته و محمدحسینخان، حاکم پیش از ظهیرالدوله، نیز از عهدۀ امور کرمان برنیامده بود.۱.۵ - استقلال کرمانافزون بر این، بعد از کشتار آقامحمدخان در کرمان، زمینه جدا شدن کرمان و بلوچستان از ایران و حتی ضمیمه شدن آنها به قلمرو حکمرانان افغان نیز وجود داشت و ظهیرالدوله برای جبران خرابیها و دلجویی از مردم کرمان، حاکم آنجا شد. [۳۷]
یحیی احمدی کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۱۲، چاپ محمدابراهیم باستانی، تهران ۱۳۵۴ش.
[۳۸]
یحیی احمدی کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۱۶ـ۱۷، چاپ محمدابراهیم باستانی، تهران ۱۳۵۴ش.
[۳۹]
هوشنگ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، ج۱، ص۳۵۵، تهران ۱۳۷۸ش.
۱.۶ - حکومت بلوچستانظهیرالدوله پس از به حکومت رسیدن، بلوچستان را از تصرف خانهای وانین بلوچ بیرون آورد و تحت اقتدار حکومت در آورد و سرکشان آن منطقه را مطیع ساخت. [۴۰]
احمدعلی وزیریکرمانی، تاریخ کرمان، ج۲، ص۷۵۹، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۴۱]
یحیی احمدی کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۵۱، چاپ محمدابراهیم باستانی، تهران ۱۳۵۴ش.
در زمان حکمرانی وی اهل علم و صنعت و کسب و تجارت از شهرهای دیگر به کرمان رفتند، از جمله شیخ نعمتاللّه بحرینی و شیخ عبدالحسین احسائی ، آخوند ملاعلی اعمی از خراسان و آقامحمدکاظم از شیراز . [۴۲]
یحیی احمدی کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۱۲، چاپ محمدابراهیم باستانی، تهران ۱۳۵۴ش.
[۴۳]
یحیی احمدی کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۵۴ـ۵۵، چاپ محمدابراهیم باستانی، تهران ۱۳۵۴ش.
بر اثر اقدامات ظهیرالدوله، یک محیط علمی و ادبی مهمی در کرمان پدید آمد. [۴۴]
هوشنگ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، ج۱، ص۳۵۵، تهران ۱۳۷۸ش.
به گفته احمدی کرمانی ، [۴۵]
یحیی احمدی کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۵۲، چاپ محمدابراهیم باستانی، تهران ۱۳۵۴ش.
آبادانی کرمان تا زمان مؤلف، در دورۀ عهد چهار نفر در کرمان ایجاد شده است، که نفر دوم ظهیرالدوله بوده است. وی بسیاری از قناتهایی را که صاحبانشان در کشتار آقامحمدخان نابود شده بودند، آباد کرد و مسجد و مدرسه و، حمام ، و بازاری به نام خود ساخت و تا حد امکان در آرامش و آسایش مردم کوشید. [۴۶]
محمدابراهیم باستانیپاریزی، حماسۀة کویر، ج۱، ص۱۲، تهران ۱۳۵۷ش.
۱.۷ - اقدامات عمرانیاز جمله اقدامات عمرانی او ساخت مدرسه ابراهیمخان ظهیرالدوله در ۱۲۳۰ و دو حمام در ۱۲۳۱، و موقوفاتی نیز داشت. [۴۷]
احمدعلی وزیریکرمانی، تاریخ کرمان، ج۱، ص۳۰ـ۳۲، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
مدرسۀ دینی ای که به نام ظهیرالدوله نامیده میشد، به ابراهیمخان و/ ابراهیمیه نیز نامیده شده است. در این مدرسه کتابهای شیخیه تدریس میشد. همچنین مدرسه دارای بیمارستان و چاپخانهای مجهزی بود. [۴۸]
هوشنگ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، ج۱، ص۳۹۸، تهران ۱۳۷۸ش.
[۴۹]
نورالدین چهاردهی، از احساء تا کرمان، ج۱، ص۱۳۱، (تهران) ۱۳۶۲ش.
دروازۀ ارگ ، که دروازۀ پنجم شهر بود و به آن دروازه باغ هم میگویند، در ۱۲۲۵ به دستور ظهیرالدوله ساخته شد. همچنین وی ارگ گواشیر را از سمت غربی وسعت داد و باغ گلشن را احداث کرد و نیز خانهای متعدد، توپخانه بنا کرد. [۵۰]
احمدعلی وزیریکرمانی، ج۱، ص۲۸، تاریخ کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۵۱]
احمدعلی وزیریکرمانی، ج۱، ص۳۶-۳۷، تاریخ کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
افزون بر این، در فرهنگ عامۀ مردم کرمان ، اصطلاح «ابراهیمخانی» - که به اشاره به نوعی ظرف مسی و حلوا (شلهزرد) در کرمان اشاره دارد – از زمان ظهیرالدوله باقیمانده است. به دستور ظهیرالدوله، پیالههای کوچکی به یک اندازه ساخته بودند و در ایام محرم در آنها این ظرفها حلوای شلهزرد (ابراهیمخانی) بین مردم توزیع میشد. [۵۲]
محمدابراهیم باستانیپاریزی، ج۱، ص۴، پانویس ۱، حماسۀ کویر، تهران ۱۳۵۷ش.
۱.۸ - درگذشتظهیرالدوله تا ۱۲۴۰ حاکم کرمان بود و در این سال، هنگامی که به تهران رفته بود، بیمار شد و درگذشت [۵۳]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۲، ص۱۱۵۹، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
[۵۴]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۳۵۹، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
[۵۵]
رضاقلیخان هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری، ج۹، ص۶۳۵ـ۶۳۶، در خواندمیر.
[۵۶]
Percy Moelesworth Sykes, Ten Thousand Miles in Persia or Eight Yyears in Iran, New York ۱۹۰۲.ص۶۹.
[۵۷]
احمدعلی وزیریکرمانی، تاریخ کرمان، ج۲، ص۷۵۹، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۵۸]
محمدجعفر خورموجی، حقایقالاخبار ناصری، ج۱، ص۱۸، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ش.
[۵۹]
حقایقالاخبار ناصری، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ش.
۱.۹ - حکومت عباسقلیخانپس از فوت وی، پسر بزرگش و نوۀ فتحعلی شاه، عباسقلیخان، به جای پدر حاکم کرمان شد. [۶۰]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۲، ص۶۸۱، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
[۶۱]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۳۵۹، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
از ظهیرالدوله ۴۱ فرزند باقیماند. ۲۰ پسر و ۲۱ دختر باقی. [۶۲]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۲، ص۱۱۵۹، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
دو تن از دختران ظهیرالدوله به همسری پسران فتحعلی شاه درآمدند. یکی از آنان فتحاللّه میرزا شعاعالسلطنه پسر ۳۵ ام فتحعلی شاه بود که دختر شعاعالسلطنه و نوه دختری ظهیرالدوله همسر ناصرالدین شاه و مادر مظفرالدین شاه بود. [۶۳]
توضیحات نوایی، ص۲۲۲، ج۱، ص۴۵، احمدمیرزا عضدی، تاریخ عضدی، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۷۶ش.
[۶۴]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۵۴۰، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
[۶۵]
محمدابراهیم باستانیپاریزی، حماسۀة کویر، ج۱، ص۱۳، تهران ۱۳۵۷ش.
تاجلی بیگم، دختر فتحعلی شاه، نیز به همسری نصراللّهخان، پسر ظهیرالدوله، درآمد. [۶۶]
فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، ج۲، ص۱۰۲۱، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش.
[۶۷]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۵۴۹، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
حاجی محمدکریمخان، پسر ابراهیمخان ظهیرالدوله، رئیس طایفۀ شیخیه در کرمان بود. و فردی بسیار فاضل بود. وی از شاگردان شیخ احمد احسائی و «رکن اَشَد و ناب اَحَد» بود. [۶۸]
محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج۱، ص۵۶۳، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش.
[۶۹]
مسعودمیرزا ظلالسلطان، خاطرات ظلالسلطان، ج۱، ص۳۸۵، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۸ش.
اکنون نیز یکی از خاندانهای معروف این شهر، ابراهیمی است که از نسل ابراهیمخان ظهیرالدولهاند. [۷۰]
ابوالفضل قاسمی، الیگارشی یا خاندانهای حکومتگرایان: خاندان اسفندیاری، ج۲، ص۵۴، تهران.
۱.۱۰ - شعرظهیرالدوله شعر نیز میسرود و طغرل تخلصمیکرد. [۷۱]
محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۴، ص۱۱۰۵ـ۱۱۰۶، اصفهان ۱۳۵۲ش.
[۷۲]
محمود میرزا قاجار، شاهزاده ایران، ج۱، ص۴۵، سفینةالمحمود، چاپ خیامپور، تبریز ۱۳۴۶ش.
وی ارادت خاصی به شیخ احمد احسائی داشت و در هنگام اقامت شیخ در یزد به دیدار او رفت. [۷۳]
محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۴، ص۱۱۰۶، اصفهان ۱۳۵۲ش.
ظهیرالدوله زندگی اش را از طریق عواید املاک شخصی اداره میکرد و از مال دیوانی برای امور شخصی صرف نمیکرد. در ایام محرّم مراسم روضهخوانی و اطعام و زیارت عاشورا را مرتب برگزار مینمود و خود در مجلس روضهخوانی با پای برهنه خدمت می کرد. [۷۴]
محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۴، ص۱۱۰۶، اصفهان ۱۳۵۲ش.
۲ - فهرست منابع(۱) هوشنگ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، تهران ۱۳۷۸ش. (۲) احمدمیرزا عضدی، تاریخ عضدی، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۷۶ش. (۳) یحیی احمدی کرمانی، فرماندهان کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانی، تهران ۱۳۵۴ش. (۴) محمدابراهیم باستانیپاریزی، حماسۀة کویر، تهران ۱۳۵۷ش. (۵) نورالدین چهاردهی، از احساء تا کرمان، (تهران) ۱۳۶۲ش. (۶) محمدعلی حبیبآبادی، مکارمالآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، اصفهان ۱۳۵۲ش. (۷) فضلالله خاوریشیرازی، تاریخ ذوالقرنین، چاپ ناصر افشار، تهران ۱۳۸۰ش. (۸) محمدجعفر خورموجی، حقایقالاخبار ناصری، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ش. (۹) محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۷ش. (۱۰) مسعودمیرزا ظلالسلطان، خاطرات ظلالسلطان، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۸ش. (۱۱) ابوالفضل قاسمی، الیگارشی یا خاندانهای حکومتگرایان: خاندان اسفندیاری، تهران. (۱۲) محمود میرزا قاجار، شاهزاده ایران، سفینةالمحمود، چاپ خیامپور، تبریز ۱۳۴۶ش. (۱۳) عبدالرزاق مفتوندنبلی، مآثر سلطانیه، چاپ غلامحسین صدریافشار، تهران ۱۳۵۱ش. (۱۴) احمدعلی وزیریکرمانی، تاریخ کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۶۴ش. (۱۵) احمدعلی وزیریکرمانی ، جغرافیای کرمان، چاپ محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران ۱۳۵۳ش. (۱۶) رضاقلیخان هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری، در خواندمیر. (۱۷) Percy Moelesworth Sykes, Ten Thousand Miles in Persia or Eight Yyears in Iran, New York ۱۹۰۲. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ظهیرالدوله قاجار»، شماره ۷۲۶۸. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|